اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.
از افتخارات و توفیقات مردم ایران، این است که این افتخار را داریم که مضجع مبارک حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در کشور ما واقع شده و این قبر مطهر، پناهی برای همه است. هر کسی که دنبال علم است، دنبال معرفت است، هر کسی که حاجتی دارد، در امور مهمه و غیر مهمه، دنیوی و غیر دنیوی، انسان به برکت وجود این حضرت، با خیال راحت میتواند دست پیدا کند و حل کند.
لقب عالم آل محمد(ص)
حضرت موسی بن جعفر امام کاظم(ع) این جمله و تعبیر بلند را نسبت به امام رضا(ع) به سایر اولاد خودشان فرمودند که «هذا علی بن موسی أخوکم عالم آل محمد(ص)».
با اینکه آل پیامبر علیهم السلام، همگی معدن علم و حکم و همه معارف هستند، اما این عنوان «عالم» را بر امام هشتم(ع) اطلاق فرمودند.
سخن دشمن درباره حضرت(ع)
از مأمون عباسی این جمله نقل شده که «ما أعلم أحداً أفضل من هذا الرجل علی وجه الأرض»؛ روی کره زمین، آدمی را افضل و اعلم از این مرد ندیدم. مأمون در حق امام هشتم(ع) اینگونه شهادت داده است.
عالم به منطق و کتب و لغت دانشمندان دنیا
همین جنبه در عصر امام هشتم(ع) خیلی بروز و ظهور داشت. به طوری که علم آن حضرت، آنقدر وسیع و گسترده بود که با پیشوایان ادیان دیگر، با منطق و کتبشان و حتی با لغت و با لسان آنها حضرت صحبت میکرد.
حضرت رضا(ع) در آن روایت مفصلی که در عیون الأخبار نقل شده است، میفرماید: «قَالَ إِذَا سَمِعَ اِحْتِجَاجِی عَلَی أَهْلِ اَلتَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ وَ عَلَی أَهْلِ اَلْإِنْجِیلِ بِإِنْجِیلِهِمْ وَ عَلَی أَهْلِ اَلزَّبُورِ بِزَبُورِهِمْ وَ عَلَی اَلصَّابِئِینَ بِعِبْرَانِیَّتِهِمْ وَ عَلَی أَهْلِ اَلْهَرَابِذَةِ بِفَارِسِیَّتِهِمْ وَ عَلَی أَهْلِ اَلرُّومِ بِرُومِیَّتِهِمْ وَ عَلَی أَصْحَابِ اَلْمَقَالاَتِ بِلُغَاتِهِمْ» فرمودند که من با اهل تورات به توراتشان احتجاج میکنم، با مسیحیت و نصرانیها به انجیل احتجاج میکنم، با اهل زبور، به زبورشان، با صائبین با زبان عبری آنها احتجاج میکنم، و با اهل الهرابذه - حکمای هند- با لسان آنها با خودشان صحبت میکنم، و با اهل روم به رومی و علی اهل المقالات بلغاتهم. آن حضرت، به همه لسانها احاطه کامل داشت و به همه ادیان و کتب آسمانی از خود صاحبان مدّعی آن ادیان در عصر آن حضرت احاطه بیشتری داشت.
گاهی اوقات به بعضی از اینها میفرمودند که در تورات، در فلان مسئله در فلان صفحه این مطلب نوشته شده است. مناظرات آن حضرت معروف است.
مناظره با عمران صابی
آن مناظره معروفی که حضرت با عمران صابی دارد که از فلاسفه طراز اول زمان امام(ع) بود و از جمله صابئین بود، خیلی مناظره عجیبی است. تعابیری در مضامین فلسفی در آن مناظره از امام هشتم(ع) ذکر شده که بسیاری از حکمای ما و بسیاری از بزرگان از فلاسفه ما از فهم عمق آن کلمات عاجزند.
اگر شما همین مناظرهای که با عمران صابی دارد را ملاحظه کنید؛ مناظره مفصلی است و از ظاهر قضیه استفاده میشود که این مناظره از صبح شروع شد که نزدیک وقت ظهر حضرت(ع) فرمودند وقت نماز است و باید نماز بخوانم، رفتند نماز را خواندند و بعد از نماز مجدداً مناظره ادامه پیدا کرد. یک مناظره این چنینی که هر سطری که امام(ع) فرموده، خواص از حکما و فلاسفه از فهمش عاجزند.
اگر برای هر سطر این مناظره، کتاب ها نوشته شود باز کم است. «أَمَّا الْوَاحِدُ فَلَمْ یَزَلْ کَائِناً وَاحِداً لَا شَیْءَ مَعَهُ بِلَا حُدُودٍ وَ لَا أَعْرَاضٍ وَ لَا یَزَالُ کَذَلِکَ ثُمَّ خَلَقَ خَلْقاً مُبْتَدِعاً مُخْتَلِفاً بِأَعْرَاضٍ وَ حُدُودٍ مُخْتَلِفَةٍ لَا فِی شَیْءٍ أَقَامَهُ وَ لَا فِی شَیْءٍ حَدَّهُ وَ لَا عَلَی شَیْءٍ حَذَاه»
ببینید امام(ع) راجع به خداوند تبارک و تعالی چه بیانی دارد؟ توحید را آنچنان برای عمران صابی معنا کرد که حالا این مطلبی که امروز در حکمت متعالیه فلاسفه ما بیان میکنند که این توحیدی که ما معتقدیم توحید عددی نیست که بگوییم خدا یکی است و دو تا نیست، توحید نوعی نیست، این یک توحید مخصوصی است که در همین بیان حضرت(ع) آورده که أصلاً بویی از مادیّت و امکان و ضعف و نقصان در آن حریم کبریایی خداوند راه ندارد. این وحدت و توحید به این معناست که «بلا حدود ولا اعراض.»
این مناظراتی بوده که در آن زمان بوده و شاید مجموعاً دوازده مناظره بسیار مهم در زمان حضرت(ع) واقع شده است، آن هم با رأس صاحبان ادیان؛ با عمران صابی، با جاثلیق، با رأس الجالوت، با قسطاس رومی و امثال اینها، که خود این قسمت از زندگانی حضرت برای ما طلبهها و برای آنهایی که در مسیر علم و تحقیق هستند بسیار ضروری است، که هر طلبهای یک دوره مناظرات حضرت امام رضا (ع) را ببیند.
در همین مناظره با عمران صابی، با اینکه عمران صابی در فلسفه خیلی قوی بود، شاید أعقل در میان پیروان صابئین هم بود، اما هر جملهای که حضرت (ع) میفرمود اینقدر سنگین بود که خود حضرت میفرمود «اتعقل هذا یا عمران؟»؛ میفهمی که چه میگویم؟ «أفهمت یا عمران؟».
این یک بخش در زندگانی آن حضرت(ع) که مسئله مناظرات با بزرگان و پیشوایان ادیان زمان خودش است. اینکه امام کاظم(ع) لقب «عالم آل محمد(ص)» را به ایشان داده، روی این جهات بوده است.
سخن آخر
امیدوارم دانشمندان ما، اساتید حوزه و دانشگاه ما، طلاب و دانشجویان ما، و مردم علم دوست و دانش دوست ما، بتوانند قدردان معارف ناب اهل بیت علیهم السلام مخصوصاً معارفی که از حضرت رضا(ع) به دست ما رسیده است باشند و از سرچشمه علم آن حضرت، جان خود و دیگران را سیراب نمایند و خود را به صفت علم که صفتی الهی است مزین نمایند.
نظر شما